تمام جنگ های وحشتناک دنیا در طول تاریخ، فقط یک دلیل داشته است: توهم شجره ای. زیرا وقتی حضرت محمد ص به پیامبری مبعوث شد ،یهودیان بنی قریضه و قبایل گوناگون آنها، که منتظر ظهور آخرین پیامبر بودند اعتراض کردند :که چرا پیامبر از نسل اسحاق نشد؟ و از نسل اسماعیل و هاجر؟. حدود 90درصد جنگ ها علیه پیامبر، نیز از سوی آنان ترتیب داده شد. فقط به این خاطر که یکی از خودشان پیامبر شود. رد پای این تعصب قومی و نژادی در بطن تاریخ و حتی امروز نیز دیده می شود.عامل اصلی جنگ های اول و دوم جهانی، هم یهودی ها بودند! آنها همگی نزول خوار بودند، و دوست داشتند پیامبر اسلام هم تایید شان کند. ولی در قران آمد که: نزولخواری ،جنگ با خدا است.(فاذنو بحرب من الله) و پیامبر اسلام را دعوت: به قرض الحسنه یعنی وام بدون ربا کرد. تا مردم استرس بهره دادن را نداشته باشند،و از بازرگانی و دلالی، به تولید و اشتغال منتقل شوند. اما آنها همچنان دوست داشتند تنبلی کرده، کار تولیدی نداشته باشند. و فقط پول روی پول بگذارند. و چون خداوند آنها را غضب کرده بود(ضربت علیهم الذلت و المسکنه) لذا نزولخواری هم برای انها فایده ای نداشت. همیشه کهنه پوش و کهنه فروش و کهنه خور بودند. و یهودی سرگردان لقب گرفته بودند. حتی اگر یک جعبه میوه تازه هم می خریدند، ابتدا گندیده های آن را می خوردند و: سالم ها را نگه می داشتند تابگندد و بعدا بخورند. این سرنوشت یهودیان اروپایی بود، که در تمامی ادبیات قرن نوزدهم و اوایل بیستم منعکس شده بود: یهودیهای نزولخوری که بابت نزول خود، گرویی دریافت می کردند و هرگز ان را پس نمی دادند!چون نزول ها را طوری حساب می کردند که: هرگز پایانی نداشته باشد. همین اخلاق انها آدلف هیتلر (زخمی از نزول یهودیان) را محبوب مردم کرد. و او با فحش دادن به این یهودیهای کهنه خور، توانست سخنرانی های داغی بیان کند. و آلمان نازی را بر قرار، و یهودیان را در آتش این دنیایی بسوزاند! اما یهودیان نزولخوار(روچیلدها) در انگلیس و آمریکا نفوذ کردند. و از انها حمایت کردند تا هیتلر را در جنگ دوم جهانی شکست دهند. پاداش انها هم زرنگی بالفور بود. او یهودی ها را کیش کرد: به سمت مسلمانان تا از عصبیت آنان، برای ادامه جنگ های صلیبی استفاده کند. این بار تلیت جای صلیب را گرفت. و مسلمانان در گیر جنگهای تلیتی شدند. جنگهای بین یهودیان و مسلمانان، که در صدر اسلام به فتح خیبر کشیده شده، و با پیروزی مسلمانان تمام شده بود. اما این بار سه میلیون یهودی توانستند: صد میلیون عرب(مسلمان) را شکست داده، خود را در قلب آنها (قبله اول و دوم) مستقر کنند. اما نهایت جنگ را خداوند مشخص کرده(فجاسوا خلال الدیار) آنها یکی یکی از خانه هایشان بیرون کشیده می شوند. البته نیمه اول تاریخ هم با همین فلسفه قابل توضیح است: قابیل فرد مورد توجه خدا بود، ولی قابیل می خواست که او را از نظر خدا بیاندازد. و او را کشت! بعد از کشتن او به کوهها رفت و متواری شد. و نسل حضرت آدم و نبوت او، به فرزند هابیل یعنی شیث نبی رسید. اما کینه ها پایان نیافته بود. قابیلیان همچنان با خدا قهر بودند. و هابیلیان را می کشتند. حضرت نوخ دعا کرد: خدایا از کفار یک نفر را هم روی زمین باقی نگذار!(رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا) زیرا اگر باقی بگذاری فساد می کنند و جز کافر متولد نمی سازند. خداوند هم به خواسته او طوفان سهمگینی فرستاد، تا همه غرق شوند. بجز انهاییکه در کشتی بودند. دوران دوم تاریخ از فرو نشستن کشتی در کوه جودی، و پراکنده شدن آنها آغاز می شود. اما جنگ نسلی یا شجره ای، در این دوران با تقسیم زمین خود را نشان می داد. وقتی زنگیها از دست سامی ها به ایران پناه اوردند، مرکز خود را زنگان گذاشتند. اما کاسپین ها به آنها هجوم برده، و مرکز خود را قزوین قرار دادند. و زنگی ها به جنوبی ترین قسمتها (افریقا) رانده شدند. سپس اریائیها که بخشی از قوم سامی (منسوب به پسر حضرت نوح) کاسپین ها را به اروپا فراری دادند.
Pedigree illusion! The cause of wars
All the terrible wars of the world throughout history had only one reason: genealogical illusion. Because when Prophet Muhammad was sent as a prophet, the Jews of Bani Qurayzah and their various tribes, who were waiting for the appearance of the last prophet, protested: Why was the prophet not from the generation of Isaac? And from the generation of Ishmael and Hagar? About 90% of the wars against the Prophet were also organized by them. Just because one of them becomes a prophet. The traces of this ethnic and racial prejudice can be seen in history and even today. The main cause of the first and second world wars were the Jews! They were all hypocrites, and they wanted the Prophet of Islam to confirm them. But it was mentioned in the Qur"an that: "Deceit is a war with God." And the Prophet of Islam called: "Karz al-Hasanah" means a loan without interest. So that people don"t have the stress of profiting, and move from trading and brokering to production and employment. But they still wanted to be lazy and not have productive work. And just put money on money. And because God had made them angry (), therefore, it was not useful for them to be humble. They were always old-fashioned, old-fashioned, and old-fashioned. And they were called wandering Jews. Even if they bought a box of fresh fruit, they would eat the rotten ones first and keep the healthy ones and eat them later. This was the fate of the European Jews, which was reflected in all the literature of the 19th and early 20th centuries: the Jews who received a pledge for their descent and never returned it! Because they counted the descents as: never ending. do not have Their morals made Adolf Hitler (a wound from the descent of the Jews) popular with the people. And he was able to make hot speeches by cursing these old Jews. And put Nazi Germany, and burn the Jews in the fire of this world! But the degenerate Jews (Rothschilds) infiltrated England and America. and supported them to defeat Hitler in World War II. Their reward was Balfour"s cleverness. He worshiped the Jews: towards the Muslims to use their nervousness to continue the Crusades. This time the tallit took the place of the cross. And the Muslims got involved in Tlitian wars. The wars between Jews and Muslims, which led to the conquest of Khyber at the beginning of Islam, ended with the victory of Muslims. But this time, three million Jews were able to defeat one hundred million Arabs (Muslims) and establish themselves in their hearts (first and second Qibla). But the end of the war has been determined by God (Fajasawa Chalal al-Diyar) and they will be pulled out of their homes one by one. Of course, the first half of history can be explained with the same philosophy: Cain was a person whom God cared about, but Cain wanted to drop him from God"s eyes. And killed him! After killing him, he went to the mountains and ran away. And the generation of Prophet Adam and his prophethood reached the son of Abel, the prophet Seth. But the grudges were not over. The Cainites were still angry with God. And they killed the Abelians. Hazrat Nuh prayed: O God, do not leave even one of the infidels on the earth! God also sent a terrible storm at his request, so that everyone would drown. Except those who were on the ship. The second era of history begins with the sinking of the ship in Mount Judy, and their dispersion. But the generational or genealogical war showed itself in this era by dividing the land. When the Zangis took refuge in Iran from the Semites, they made Zangan their center. But the Caspians attacked them, and placed their center in Qazvin. And the Zangis were pushed to the southernmost parts (Africa). Then the Aryans, a part of the Semitic people (belonging to the son of Prophet Noah), fled the Caspians to Europe.